کشور چین


کلیات چین

جمهوری خلق چین که دارای حکومتی با ماهیت جمهوری سوسیالیستی است در شرق قاره پهناور آسیا قرار گرفته است. این کشور پهناور که پایتخت آن پکن است، شهر‌های مهم دیگری مثل تیانجین، شانگ‌های و چونگکینگ را نیز در خود جای داده است. زبان و خط رسمی چینی‌ها چینی ماندارین است و ادیانی، چون بودیسم، مسیحیت، اسلام و تائوئیسم در این کشور دیده می‌شود.

جمعیت چین بالغ بر یک میلیارد و ۳۵۰ میلیون نفر است که با مساحتی برابر با ۹٬۵۹۶٬۰۰۰ کیلومتر مربع در شرق قاره آسیا قرار گرفته است.

جغرافیا چین

کشور چین در منطقه شرق آسیا قرار گرفته است و بعد از روسیه، دومین کشور پهناور این قاره به شمار آمده و دارای مرز زمینی با کشور‌های روسیه، مغولستان، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، افغانستان، پاکستان، هندوستان، نپال، بوتان، برمه، ویتنام، کره شمالی میباشد. از سمت شرق و جنوب نیز با دریای چین شرقی، خلیج کره، دریای زرد، و دیگر آب‌های آزاد احاطه شدهاست.

آب و هوای این کشور بسیار متنوع میباشد از مناطق گرمسیر و بارانی در جنوب تا بسیار سردسیر در شمال را شامل میشود. طوفان‌های موسمی (۵ مورد در سال) در امتداد سواحل جنوبی و شرقی، سیل‌های مخرب، سونامی، زلزله، رانش زمین و خشکسالی از بلایای طبیعی منطقه چین هستند. چشمانداز طبیعی متنوعی دارد، از استپ‌های جنگلی و بیابانهایی، چون گبی و تکلهمکان در ناحیهٔ خشک شمالی نزدیک به مغولستان و سیبری روسیه گرفته تا جنگل‌های زیرگرمسیری در سرزمین‌های مرطوب جنوبی نزدیک به ویتنام، لائوس و برمه.

مناطق غربی ناهموار است و رشتهکوه‌های هیمالیا و تیان شان مرز طبیعی آن را با هند و آسیای میانه ترسیم میکنند. در مقابل، نواحی شرقی این کشور کمارتفاع است.

تاریخ چین

چین تاریخ کهنی دارد. گاهی به گونه یکپارچه و گاهی به مانند چند کشور جدا از هم بودهاست. چینی‌ها صد‌ها سال پیش از اروپائیان دستگاه چاپ را اختراع کرده و سال‌ها پیش از اروپائیان بر روی کاغذ مینوشتند. سون یات سن «پدر چین مدرن» سیاستمدار و رهبرانقلابی چین در براندازی دودمان چینگ در انقلاب سال ۱۹۱۱ بود. در اوایل سال ۱۹۱۱ نیرو‌های انقلابی به رهبری سون یات سن بر امپراتوری منچو پیروز شدند.رژیم چین پس از انقلاب مردمی از پادشاهی به جمهوری تبدیل و در سال ۱۹۱۲ تأسیس و سون یات سن اولین رئیس جمهور این کشورشد. او بعداً هم حزب ملی کومینتانگ چین را تأسیس کرد و تا سال ۱۹۲۱ رهبر این حزب بود. سون یات سن در سال ۱۹۲۱ در گذشت

 

ساختار سیاسی چین

جمهوری خلق چین یک کشور سوسیالیستی است. چین از سال ۱۹۹۶ عضو پیمان امنیتی سازمان همکاری شانگ‌های میباشد. سازمان همکاری شانگ‌های از دل رقابت قدرت‌های بزرگ برسر منطقه ژئوپلیتیک آسیای میانه ظهورکرده است.

حزب کمونیست چین در سال ۱۹۲۱ میلادی تأسیس شد؛ و مبارزات سخت مردم را رهبری میکرد و در سال ۱۹۴۹ جمهوری خلق چین را تأسیس نمود. آنگاه ژاپنی‌ها بر این سرزمین تاختند. با پایان جنگ جهانی دوم حمله ژاپنی‌ها ادامه داشت. ولی جنگ داخلی میان هواداران ژنرال چیانگ کای شک و مائو تسه تونگ بالا گرفت که سرانجام به پیروزی هواداران حزب کمونیست چین انجامید و هواداران چیان کایچک به جزیره تایوان گریختند و تا به امروز به ایستادگی دربرابر فشار جمهوری خلق چین ادامه دادهاند.

از سال ۱۹۵۶، حزب کمونیست چین به دلیل فقدان تجربه کافی در رهبری اقتصادی و نوسازی، اشتباهاتی مرتکب شد. به تبع آن مبارزه قدرت (انقلاب فرهنگی چین) در سال‌های ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۶ در حزب کمونیست چین شروع شد. چهره‌های میانه رو حزب اخراج شدند. پس از پایان انقلاب فرهنگی در اکتبر سال ۱۹۷۶، چین به دوره نوین توسعه تاریخی وارد شد.

از آغاز سال ۱۹۷۹ حزب کمونیست چین سیاست‌های اصلاحات و در‌های باز را که توسط تنگ شیائوپنگ مطرح شده بود را به اجرا گذاشت. پس از اجرای سیاست‌های اصلاحات و در‌های باز، توسعه اقتصاد ملی و اجتماعی، چین به دستآورد‌های چشمگیری نائل آمده و چهره کشور دستخوش تغییرات زیادی شد.

کشور چین، به عنوان یکی از قطب‌های اقتصادی و سیاسی بزرگ، نقش تعیین کنند‌های در سطح جهانی به ویژه در معادلات سیاسی منطقه شرق آسیا ایفاء میکند. از نظر سیاسی، این کشور روابط استراتژیک ویژ‌های با روسیه، هند، کره شمالی و جمهوری اسلامی ایران دارد.

قانون اساسی چین

پس از تأسیس جمهوری خلق چین در اول اکتبر سال ۱۹۴۹، چهار قانون اساسی در سال‌های ۱۹۵۴، ۱۹۷۵، ۱۹۷۸ و ۱۹۸۲ بطور جداگانه تنظیم و صادر شد.

چهارمین قانون اساسی جمهوری خلق چین یعنی قانون اساسی فعلی در چهارم دسامبر سال ۱۹۸۲ در مجلس ملی نمایندگان به تصویب رسید. این قانون ضمن ادامه و توسعه اصول اساسی قانون اساسی سال ۱۹۵۴، با توجه به جمعبندی تجربیات توسعه سوسیالیستی چین و جذب تجربیات بینالمللی، منطبق با نیاز ساختار مدرنیزاسیون سوسیالیستی محسوب میشود. در این قانون به طور مشخص نظام‌های سیاسی و اقتصادی جمهوری خلق چین، حقوق و وظایف اتباع، تأسیس ارگان‌های دولتی و چارچوب ماموریت و وظایف اصلی کشور در آینده قید شدهاست. ویژگی‌های اساسی این قانون قید نظام و وظایف اصلی، تشخیص چهاراصل اساسی و رهنمود اساسی اصلاحات و در‌های باز است. در این قانون قید شدهاست که مردم و سازمان‌های سراسر کشور باید طبق قانون اساسی فعالیت کرده و هیچ سازمان یا شخصی حق تخطی و نقض قانون اساسی و قوانین دیگر را ندارد.

مجلس ملی نمایندگان خلق متفاوت با پارلمان بوده و براساس قانون اساسی به عنوان عالیترین مرجع قدرت کشور تعیین شدهاست. هر تبعه چینی از ۱۸ سالگی حق انتخاب کردن و انتخاب شدن به عنوان نماینده مجلس ملی را دارد. مجلس ملی نمایندگان در حال حاضر ۲۹۸۷ نفر عضو دارد. نمایندگان مجلس در سطوح شهرستان‌ها و روستا‌ها با انتخابات مستقیم برگزیده و نمایندگان سطوح بالاتر بطور غیر مستقیم انتخاب میشوند.

نظام حزبی چین

نظام همکاری چند حزبی و مشورت سیاسی به رهبری حزب کمونیست، نظام سیاسی اصلی چین محسوب میشود. چین کشوری چند حزبی است. بغیر از حزب کمونیست، ۸ حزب دموکراتیک در این کشور وجود دارند که قبل از ایجاد جمهوری خلق چین به وجود آمده و در زمینه سیاسی طرفدار رهبری حزب کمونیست میباشند. حزب کمونیست و دیگر احزاب دموکراتیک باید طبق قانون اساسی فعالیت کنند. احزاب دموکراتیک از لحاظ سازماندهی مستقل بوده واز آزادی سیاسی، استقلال تشکیلاتی و برابری حقوقی در چارچوب مقررات در قانون اساسی بهرهمند هستند.

حزب کمونیست پیش از اتخاذ تدابیر بزرگ و تصمیم گیری در باره امور مهم و بزرگ مربوط به امور ملی و زندگی مردم، ضمن مشورت گسترده با احزاب دموکراتیک و شخصیت‌های بی طرف نظریات و پیشنهاد‌های آنان را استماع و بعد تصمیم گیری میکند.

اقتصاد چین

از هنگام اجرای اصلاحات اقتصادی برای پیریزی یک اقتصاد مدرن، چین یکی از سریعترین رشد‌های اقتصادی دنیا را داشتهاست. این کشور هماکنون بزرگترین صادرکننده و دومین واردکننده بزرگ کالا است و دومین اقتصاد بزرگ دنیا بر پایه تولید ناخالص داخلی را در اختیار دارد. چین عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و سازمان‌های چندجانب‌های همچون سازمان تجارت جهانی، آپک، سازمان همکاری شانگ‌های و گروه ۲۰ است. چین به عنوان کشوری دارای سلاح هست‌های از بزرگترین ارتش دائمی دنیا و دومین بودجه دفاعی بزرگ دنیا برخوردار است.

اسلام در چین

مسلمانان۳٪ از کل جمعیت چین را تشکیل میدهند. تعداد مسلمانان حنفی مذهب، حدود سی و شش میلیون نفر و تعداد شیعیان حدود سه و نیم میلیون نفر میباشد. پیشینه ورود اسلام به پیش از سال ۶۵۰ میلادی باز میگردد و بیشتر مسلمانان در استان‌های سین کیانگ، گانسو، نینگشا و چینگ‌های زندگی میکنند.

ورود اسلام به چین، به قرن اول هجری باز میگردد. مهاجرت عرب‌ها و فارس‌ها از راه‌های دریایی و جاده ابریشم، در زمان سلطنت سلسله تانگ موجب ورود دین اسلام به این کشور شده و نقش مهمی را در برقراری ارتباط بین این کشور و کشور‌های اسلامی ایفا کردهاست. همچنین ترویج و گسترش اسلام توسط بازرگانان ایرانی و عمدتاً از طریق جاده ابریشم صورتگرفتهاست. آشنایی اکثر مسلمانان چین با کلمات و واژه‌های اصیل فارسی و استعمال این لغات در مکالمات روزمره زبان چینی مؤید این مدعا است. حمله مغول به ایران بعنوان عاملی تسریع کننده، موجبات و امکانات گشایش راه رفت و آمد و مهاجرت مسلمانان ایرانی به چین و در نتیجه نفوذ فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی و نیز ترویج دین اسلام در آنجا را فراهم کرد. مسجد نیوجی مسجدی در شهر پکن واقع در پایتخت چین میباشد. این مسجد از مساجد قدیمی در چین محسوب میگردد.

روابط دو جانبه ایران و چین

روابط دو کشور ایران و چین، از زمان امپراتوری‌های باستان برقرار گشته و طی دوره‌های مختلف تاریخ دچار فراز و فرود‌هایی شده است. با توجّه به ظرفیت‌های موجود در گسترش روابط بین دو کشور، کماکان این همکاری و رابطه در سطوح مختلف به شکل گسترده تری ادامه دارد و در شرایط موجود- فشار از جانب غرب به خصوص تحریم‌های آمریکا- و با توجه به عضویت دایم چین در شورای امنیت سازمان ملل متحد، بهترین فرصت برای دو طرف فراهم گردیده که از ظرفیت‌های موجود خود کمال بهره را ببرند.

از نظر تاریخی روابط دیپلماتیک میان ایران و چین امر جدیدی نیست؛ به استناد منابع تاریخی در زمان سلطنت مهرداد دوم شهریار اشکانی روابط میان امپراتوری‌های ایران و چین برقرار شد. پس از آن در دوره ساسانیان روابط توسعه و گسترش بیشتری یافت و دو ملّت مناسبات صمیمانه تری با یکدیگر برقرار کردند. در این دوران رفت و آمد سفرا و نمایندگان سیاسی و هم چنین جهانگردان و زائران چینی به ایران و ممالک هم جوارِ آن فزونی یافت و نام ایران و ایرانی در چین و در اسناد و مدارک چینی‌ها بیشتر برده شد.
 
با سقوط ساسانیان روابط ایران و چین گرچه محدودیت‌هایی به خود دید، اما هم چنان تداوم یافت. در دوره فرمانروایان مغول که حوزه تسلط شان از شرق تا غرب آسیا را در بر میگرفت و بر چین نیز حکمرانی مینمودند این روابط گسترش بیشتری یافت. در زمان صفویه و بعد از آن نیز این رابطه ادامه پیدا کرد و کالا‌های چینی به خصوص ابریشم از چین به ایران حمل میشد و از ایران به کشور‌های غربی انتقال مییافت و به فروش میرسید. در دوره افشاریه و زندیه نیز روابط سیاسی اقتصادی و فرهنگی ایران و چین کم و بیش ادامه یافت. اما در عهد قاجار دو کشور چندان توجهی به یکدیگر نداشتند که عمدتاً به دلیل مسایل و مشکلات دو کشور در عصر استعمار بود.

در سال ۱۳۱۲ دولت ایران در شانگ‌های کنسولگری دایر نمود. در سال ۱۳۲۳ دو کشور تصمیم گرفتند روابط دیپلماتیک میان دو دولت را تقویت نمایند در نتیجه نمایندگی‌های خود را به سطح سفارت ارتقاء دادند و کنسولگری شانگ‌های نیز کماکان وظایف خود را دنبال نمود.

پیروزی انقلاب اسلامی ایران سیاستمداران چینی را همانند دیگر سیاست مداران دنیا غافلگیر نمود. سیاسیون چینی از وقایع ایران که به پیروزی انقلاب اسلامی انجامید بسیار نگران بودند و با توجه به این که همه بحران‌های جهانی به ویژه در منطق‌های مانند خاورمیانه را نتیجه رقابت دو بلوک قدرتمند آمریکا و شوروی میدانستند به سختی میتوانستند باور کنند که در کشوری در همسایگی شوروی که حکومت آن متحد آمریکا بود تحولی بزرگ علیه منافع غرب روی دهد و مسکو در تشکیل و به ثمر رسیدن آن نقشی نداشته باشد.

اگرچه جمهوری خلق چین انقلاب اسلامی ایران و حکومت جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخت، ولی حوادث اوایل انقلاب از عواملی بود که موجب شک و تردید همراه با نگرانی چین شده و به موضع گیری خود در قبال انقلاب اسلامی دامن میزد. به دنبال تسخیر سفارت آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ توسط دانشجویان پیرو خط امام دولت چین مخالفت خود را در قبال این موضوع و گروگانگیری کارمندان سفارت آمریکا اعلام نمود، اما حاضر نشد تا در تحریم‌های اقتصادی آمریکا علیه ایران شرکت کند و در سازمان ملل متحد نیز با پیشنهادات آمریکا در این زمینه مخالفت کرد.

دو کشور ایران و چین از امکانات بالفعل و بالقوه وسیعی برای گسترش مناسبات خود به خصوص مناسبات بازرگانی و اقتصادی برخوردارند. روشن است که جمهوری اسلامی ایران با توجه به وسعت خاک، تنوع آب وهوا، جمعیت زیاد، تسلط بر سرزمین‌های وسیع و منابع غنی در شمال خلیج فارس و دریای عمان، دارا بودن زیرساخت‌های فکری و مادی لازم برای پیشرفت صنعتی و ویژگی‌های دیگری از این قبیل، بیش از دیگر کشور‌های خاورمیانه از امکانات لازم جهت گسترش روابط بازرگانی اقتصادی و فنی با چین برخوردار است.

از طرف دیگر کشور چین به علت برخورداری از امکانات سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی و تجربیات ارزشمند که در طول سال‌های مبارزات داخلی و نیز مبارزه با استعمارگر خارجی پشت سر نهاده است امروزه به صورت یک قدرت بزرگ در عرصهی جهانی تلقی میشود.

در دوران پس از انقلاب اسلامی ایران، روابط اقتصادی دو کشور به سرعت رو به گسترش گذاشت. افزایش تصاعدی حجم مبادلات تجاری دو کشور آشکارترین نمونه آن به شمار میرود. این افزایش به ویژه در دههی اخیر چشمگیر بوده است.

بخش قابل توجهی از صادرات ایران به چین را نفت و محصولات پتروشیمی تشکیل میدهد. محصولات غیرنفتی همچون خشکبار نیز به چین صادر میشود. عمدهترین اقلام صادراتی چین به ایران را فناوری انواع ماشین آلات و ماشین افزار مکانیکی و الکترونیکی، منسوجات مواد شیمیایی و اقلام دیگر تشکیل میدهد. همچنین از پروژه‌هایی که چینی‌ها در ایران در دست اجرا دارند میتوان به متروی تهران، ساخت انواع تجهیزات نیروگاه‌های آبی و حرارتی، احداث کارخانه‌های سیمان و پروژه‌های مختلف دیگر اشاره کرد.

سابقه روابط فرهنگی هر دو کشور ایران و چین به سال‌های قبل و به زمان فعالیت جاده ابریشم باز میگردد. قبل از انقلاب دو طرف یک موافقتنامه فرهنگی به امضاء رسانیده و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این نوع همکاری تداوم داشته و نقطه عطف آن در سفر مقام معظم رهبری به چین (در زمان تصدی مقام ریاست جمهوری) و امضاء برنامه همکاری‌های فرهنگیو علمی، آموزشی توسط جناب آقای دکتر ولایتی وزر وقت امور خارجه کشورمان بوده است. در همین راستا برنامه مبادلات فرهنگی دو سالانه توسط مقامات فرهنگی دو کشور به امضاء رسیده است.

یکی دیگر از مهمترین تحولات در بخش فرهنگی روابط دو کشور، اعلام ج. ا. ا. در سال ۲۰۱۱ بعنوان مقصد توریستی برای گردشگران چینی است. در سال‌های اخیر در قالب افزایش تبادلات مردم با مردم هر دو کشور تمایل به گسترش جذب گردشگر از یکدیگر را در برنامه‌های خود قرار داده اند.

در سال‌های اخیر، روابط ایران و چین در حوزه فعالیت‌های بشردوستانه و خیریه افزایش یافته است. تبادل هیأت‌های مختلف میان دو کشور در حوزه امداد میان بنیاد صلح و توسعه چین و کمیته امداد امام خمینی (ره) در جریان است.

ذکر این نکته ضروری است که مراکز، نهاد‌ها و مؤسسات مذهبی اسلامی در کشور چین تحت نظارت کامل دولت چین قرار داشته و در برخی موارد، انتصاب رؤسای آن‌ها باید با تأیید دولت مرکزی چین صورت میپذیرد. مسلمانان چین را باید در یک تقسیم بندی دوگانه مشاهده نمود: گروهی اقلیت که با محوریت و آموزش فکری از سوی مراکز مذهبی پاکستان و منابع مالی کشور‌های عربی از جمله عربستان سعودی و امارات متحده عربی، جریانات تندروی اسلامی را در این کشور تشکیل داده و بر علیه دولت مرکزی، موضع گیری دارند. گروه دوم شامل اکثریت مسلمانان چین است که بدنبال زندگی عادی روزمره و اعمال مذهبی خود فارغ از جریانات مذهبی- سیاسی متأثر از خارج از کشور هستند. در ماه‌های گذشته درکشور چین، عملیات تروریستی متعددی رخ داده که در بیشتر موارد، قربانیان این حوادث افراد غیرنظامی بوده‎اند؛ هر چند حمله به پایگاه‌های پلیس نیز در دستورکار قرار گرفته است. منشأ برخی از این عملیات‎ها به “تجزیه طلبان ایغور” (شامل کنگره جهانی ایغور با مرکزیت شهر مونیخ آلمان که توسط مراکزی از آمریکاتأمین مالی میشوند) و بخشی ناشی از جریان‌های افراطی اسلامی در استان سین کیانگ چین (به محوریت جنبش اسلامی ترکستان و اخیراً گروه‎های سلفی و وهابی تندرو که در سوریه و حتی گروه داعش حضور نظامی داشته اند) میباشد. دولت چین نیز برخورد سختگیرانه تری را برای جلوگیری از انجام این حملات تروریستی در دستورکار قرار داده است و از اینرو حتی برخی محدودیت‌ها را در امور مذهبی به منظور جلوگیری از انجام اقدامات تروریستی و جلوگیری از اقدامات تیمی در قالب گردهمایی‌های مذهبی، در دستورکار خود قرار داده است. قتل امام جماعت بزرگترین و قدیمیترین مسجد استان سین کیانگ، به دلیل تأیید برخی سیاست‌های دولت مرکزی در روز عید فطر، آغاز روند جدیدی از اقدامات گروه‎های تندروی ایغور و مسلمان در کشور چین میباشد. پر واضح است که نفی افراطیگرایی و خشونت طلبی در شکل مذهبی یا غیرمذهبی آن از اصول پایدار جمهوری اسلامی ایران میباشد.

روابط خارجی چین

جمهوری خلق چین با ۱۷۱ کشور دنیا روابط دیپلماتیک و در ۱۶۲ کشور سفارتخانه دارد. جمهوری چین مشروعیت این حکومت را زیر سؤال برده و گروهی از کشور‌ها نیز جمهوری چین (حکومت تایوان) را حکومت مشروع میدانند و از برقراری روابط با جمهوری خلق چین خودداری کردهاند.

جمهوری خلق چین از سال ۱۹۷۱ به جای جمهوری چین وارد سازمان ملل شد و کرسی دائم چین در شورای امنیت نیز به آن واگذار شد. چین در گذشته یکی از اعضا و رهبران جنبش عدم تعهد بود و هنوز هم خود را مدافع کشور‌های در حال توسعه میداند. این کشور همراه با برزیل، روسیه، هند و آفریقای جنوبی یکی از اعضای گروه بریکس است که از اقتصاد‌های مهم در حال ظهور تشکیل شدهاست.

سیاست خارجی مدرن چین تا حد زیادی برگرفته از نظریات نخستوزیر سابق چوئن لای است که به «پنج اصل همزیستی مسالمتآمیز» و «هماهنگی بدون همسانی» شهرت دارد و برقراری روابط دیپلماتیک بین کشور‌هایی با ایدئولوژی‌های متفاوت را تشویق میکند. همین سیاست موجب شده تا چین از دولت‌هایی که از نظر دولت‌های غربی خطرناک یا سرکوبگر محسوب میشوند همچون زیمبابوه، کره شمالی و ایران حمایت کند. چین همچنین روابط اقتصادی و نظامی نزدیکی با روسیه دارد و دو کشور معمولاً در شورای امنیت رأی مشابهی میدهند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *